مهارت مدیریت خشم
این مهارت جزئی از مهارت مقابله با هیجان است. خشم واکنش طبیعی ارگانیسم نسبت به شرایطی است که فرد را دچار ناکامی کرده است. خشم میتواند به صورت ضعیف یا شدید در فرد نمایان شود. برخی از علائم و نشانههای بروز خشم در فردی که دچار عصبانیت شده است به صورت افزایش ضربان قلب، افزایش فشار خون، گشاد شدن مردمک چشم و ….. ظاهر میشود. هر کس برای کنترل خشم باید قادر به شناسایی زود هنگام علائم خشم خود باشد. شیوههای مختلفی برای کنترل خشم معرفی شده است که عبارتند از: ایجاد تغییر در محیط، ترک موقعیت، مقابله با
افکار منفی، آرام سازی، حل مشکل و ابراز خشم به شیوه سازگارانه(موتابی و فتی. ب، ۱۳۸۵: ۲۱).
یادگیری مهارت کنترل خشم، به توانایی نحوه مدیریت و اداره هیجانات شدید به ویژه خشم اشاره دارد. میدانیم که خشم و عصبانیت را نمیتوان از زندگی حذف کرد ولی میتوان آنها را کنترل کرد. به عبارت دیگر ما حق داریم گاهی عصبانی شویم ولی حق نداریم رفتارهای پرخاشگرانه داشته باشیم. با یادگیری این مهارت میآموزیم که چگونه به شیوه عملی عصبانیت خود را کاهش داده و جلوی رفتارهای پرخاشگرانه خود را بگیریم. به بیان دیگر یاد میگیریم که به علائم اولیه ایجاد خشم در خود حساس شده و به محض بروز، آنها را تشخیص داده و پیش از شدت پیدا کردن به کنترل آنها بپردازیم(فلاح زاده، ۱۳۸۸).
مهارت مقابله با استرس
فشارهای روانی یا استرس در زندگی روزانه بسیارند، اما اکثر اوقات به آنها توجه نمیکنیم. فشار روانی موقعیت و وضعیت تهدید کننده یا حتی گاهی اوقات آسیبرسان است. در حقیقت میزان حداقلی از تنش و فشارهای خفیف روانی برای پیشرفت در زندگی لازم است. از طرف دیگر اگر میزان این تنش و استرس درونی از حد معینی بگذرد، مانع از هر گونه تلاش میشود. به علاوه، خستگی ذهنی و روانی زیادی را به ما تحمیل میکند و ممکن است به اختلالاتی چون اضطراب و افسردگی منجر شود(اصلی نژاد و همکاران، ۱۳۸۷: ۸۱).
مهارت رفتار جرأتورزانه(قاطعیت)
مهارت قاطعیت یا توانایی«نه» گفتن، یکیاز مهارتهای زندگی است که باعث توانایی بهتر اداره وقت و زمان، افزایش اعتماد به نفس، افزایش توانایی تصمیمگیری و گسترش مهارتهای ارتباطی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی به ویژه اعتیاد میشود(همان منبع).
سه سبک اصلی در برقراری ارتباط وجود دارد. این سه سبک عبارتند از: منفعلانه، پرخاشگرانه و جرأتمندانه(موتابی و عطوفی، ۱۳۸۵: ۸).
رفتار منفعلانه، ویژگیها، هدف و علل آن
در این سبک ارتباط، فرد با عذرخواهی افراطی و کوچک انگاری خود تمامی افکار، احساسها و حقوق شخصی خود را به نفع طرف مقابل نادیده میگیرد(همان منبع). اشخاصی که این سبک خاضعانه را دارند اشخاصی مردد، در ظاهر آرام و در واقع بیقرارند که از مسائل فرار میکنند و بدون توجه به احساسات خود با دیگران موافقت میورزند. آنها اهل ابراز عقیده نیستند، خود را دستکم میگیرند، اعتماد به نفس ندارند و برای به دست آوردن دل دیگران، خود را به رنج و زحمت میاندازند. در این سبک هدف فرد آن است که به هر قیمتی که شده دیگران را خشنود سازد و از بروز هر گونه تعارضی جلوگیری کند(فیروز بخت و بیگی، ۱۳۸۴ به نقل از محبی، ۱۳۸۸). دلایل چندی وجود دارد که بروز رفتارهای غیرقاطعانه را در افراد سبب میگردند. بسیاری از مردم قاطعیت را با رفتارهای پرخاشگرانه اشتباه میگیرند که ممکن است به دلیل رفتارهای فرهنگی خاصی باشد. در این حالت فرد رفتارهای قاطعانه خود را مخرب به حساب آورده و سعی در کنترل و عدم ابراز آنها مینماید. در مواردی دیگر افراد، عدم قاطعیت را با رفتارهای مؤدبانه اشتباه کرده و تصور مینمایند در صورتی که قاطعانه برخورد نمایند نوعی گستاخی و رفتاری غیر مؤدبانه محسوب میگردد. بعضی مواقع فرد حقوق شخصی خود را نشناخته و به صورتی غیر قاطع رفتار مینماید. مهمترین علت عدم بروز رفتارهای قاطعانه را نداشتن مهارت کافی جهت ابراز تصمیمگیریها و حل مشکلات میدانند. این ترسها بروز رفتارهای قاطعانه را محدود ساخته و باعث کاهش اعتماد به نفس و قدرت ابتکار فرد میگردد. الگوی رفتاری فوق، باعث عملکرد ناقص حرفهای آنها گردیده و عدم رضایت بیشتری را به دنبال دارد(محبی و همکاران، ۱۳۸۸).
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
متن کامل